مهتاب

مطالب آموزشی وبلاگی من

مهتاب

مطالب آموزشی وبلاگی من

بررسی فیلم جوکر

فیلم «جوکر» ساخته تاد فیلیپس از زمان نمایش چند هفته پیش در جشنواره فیلم ونیز، جایی که برنده جایزه اصلی شد، طوفان زیادی به پا کرده است. در مورد پتانسیل فرضی فیلم برای الهام بخشیدن به اعمال خشونت آمیز زندگی واقعی، دست‌ها به هم خورده است، و انتقاد از نیهیلیسم وحشیانه آن با واکنش متقابلی مواجه شده است، از جمله از سوی خود فیلیپس، که درباره «چپ‌های افراطی» سخن می‌گوید. «فرهنگ بیداری» و دیگر تهدیدات برای توانایی یک دلقک قاتل برای کسب درآمد بدون مزاحمت. در همین حال، ارتش معمولی شکاکان و هواداران با اتهامات آماده بد نیت، حساسیت مفرط و گروه گرایی شبه فاشیستی مقابله کرده اند. برای دانلود فیلم با لینک مستقیم، فقط سایت فرافیلم.

ما اکنون در مرحله چرخه بحث هستیم که خریداران واقعی بلیط این فرصت را دارند تا ببینند این همه هیاهو در مورد چیست، به این معنی که زمان آن رسیده است که من هم حرفم را بگویم. و چیزی که باید بگویم این است: آیا با من شوخی می کنی؟

برای اینکه ارزش بحث کردن را داشته باشد، یک فیلم قبل از هر چیز باید جذاب باشد: اگر نگوییم دیدگاهی منسجم، باید حداقل مجموعه‌ای از موضوعات کارشده و قابل تامل داشته باشد، نوعی تماس تخیلی با جهان ما آن را می دانیم «جوکر»، تمرینی توخالی و مه آلود به سبک دست دوم و فلسفی درجه دو، هیچ کدام از اینها را ندارد. غرق در تصور جسارت خود - گویی ناخوشایند عمدی شکلی از شجاعت هنری است - به نظر می رسد که فیلم از سایه خود یا حداقل از ضعیف ترین سایه هر ربط واقعی می ترسد.

حتی به سختی در محدوده ژانر خود، فیلم کمیک بوک، کار می کند. «جوکر» یک داستان منشأ ابرشرور است که شامل شخصیتی می‌شود که رزومه‌اش در پرده بزرگ شامل سه برنده اسکار است (دوتا برای نقش‌های دیگر، اما هنوز). دیدن جذابیت کار سختی نیست. جوکر، تجسمی از هرج و مرج ناب، می تواند سبک یا سنگین، ترسناک یا سرگرم کننده و یا به طور همزمان پخش شود. او می تواند مانند جک نیکلسون پوزخند بزند، مانند هیث لجر خرخر کند یا ... من هنوز مطمئن نیستم که جرد لتو چه می کرد، اما مهم نیست.

همانطور که خواکین فینیکس تجسم یافته است، او بسیار می خندد - به اندازه ای که اطمینان حاصل شود که هیچ کس دیگری نمی خندد. مشخصه بارز این "جوکر" بی‌هدف بودن آن است. ممکن است تعجب کنید که چگونه این می تواند کار همان تاد فیلیپس باشد که «خماری» و «سفر جاده ای» را کارگردانی کرد که حداقل به خنده دار بودن شهرت دارند. هوشمندانه ترین کار در اینجا انتخاب رابرت دنیرو به عنوان یک مجری برنامه گفتگوی شبانه کارسونسک است که شبیه به بازی جری لوئیس در «پادشاه کمدی» مارتین اسکورسیزی است. در آن فیلم، دنیرو یک جادوگر دیوانه بود، یک فرد بی استعداد که گمان می‌کرد همان هوای بت و معدن خود را تنفس کند. این بار، او روی صندلی بزرگ است و به وسواس مشهور آرتور فلک تغذیه می کند.

این همان روحیه عوضی جوکر است: مردی تنها و آسیب دیده که به عنوان یک دلقک اجاره ای زندگی می کند و با مادرش (فرانسیس کانروی) در آپارتمانی بی کیفیت زندگی می کند. فیلیپس، که فیلمنامه را با اسکات سیلور نوشت، ما را به روزهای بد قدیمی شهر گاتهام می برد، زمانی که کار کمیاب بود، موش ها بیداد می کردند و اعتصاب زباله خیابان ها را آلوده می کرد. فلک توسط بچه‌های فقیر دزد و افراد ثروتمند مست مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرد و با پستی دنیا به قتل می‌رسند. او یک همسایه (زازی بیتز) را دوست دارد که فکر می کند ممکن است متقابل باشد. او یک دفترچه یادداشت پر از مواد ایستاده نگه می‌دارد و اعصابش را بالا می‌برد تا در یک شب کلوپ شبانه با میکروفون باز روی صحنه برود.

3 تا از معروف ترین لوگوهای جهان و آنچه می توانید از آنها بیاموزید

Alogo مانند درب ورودی یک تجارت است. این یک برداشت اولیه است. این یک سلام است. انرژی داره نمادین ترین و معروف ترین لوگوهای جهان این را نشان می دهند.

طراحی لوگوی حرفه ای چیست؟ لوگوهای موفق بلافاصله قابل تشخیص هستند، پیام یک برند را منعکس می کنند و از بین جمعیت متمایز می شوند. آنها اعتماد ایجاد می کنند و بی انتها و حرفه ای به نظر می رسند. لوگوهای موثر نیز در هر اندازه و هر مکانی کار می کنند. 10 لوگوی نمادین برتر زیر همه اینها و بیشتر را انجام می دهند.

بازارها و روندها همیشه در حال تغییر هستند، اما ویژگی‌های خاصی مانند تایپوگرافی، طرح‌بندی، الگوها و رنگ‌ها تاثیر زیادی بر نحوه درک مردم از یک لوگو دارند. دانستن اینکه چگونه برندهای بزرگ این کار را به درستی انجام می دهند به شما کمک می کند برند خود را اصلاح کنید و با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنید.

بیایید به آرم‌های برتر شرکت‌ها نگاهی بیندازیم که واقعاً با طراحی خود سطح بالایی را بالا برده‌اند، چرا آنها تا این حد موفق بوده‌اند، و آنچه می‌توانیم از طرح‌های نمادین لوگوی آنها بیاموزیم.

10 لوگوی معروف
-
هدف
تاریخ
Target لوگوی منحصر به فرد و مترادف خود را در سال 1962 ایجاد کرد. در ابتدا دارای سه حلقه سفید و سه حلقه قرمز بود که نام شرکت به طور جسورانه روی آن نمایش داده می شد. تنها هفت سال بعد، این شرکت آگهی معروفی را راه‌اندازی کرد که در آن زنی نشان هدف را به عنوان گوشواره نشان می‌داد - اولین استفاده از برند Target "غیر منتظره" شد.

مثال برای اکثر لوگوهای معروف: آرم هدف
در سال 1989، این شرکت به طور موقت تصویر را از لوگوی خود حذف کرد و به یک علامت کلمه فقط متنی با "TARGET" با حروف درشت تبدیل شد. اما در سال 2006، bullseye نمادین و مستقل با حذف متن بازگشت.

طراحی
چه راهی بهتر از استفاده از یک هدف واقعی برای نشان دادن نام "هدف". منطقی است، درست است؟ ساده، بله اما اشتیاق پشت طراحی عمیق تر است.

لوگوی Target به دلیل استفاده قوی از رنگ قرمز و سادگی چشمگیر برجسته است. بسیاری از لوگوهایی که در این قطعه از آنها بازدید خواهیم کرد به دلیل طراحی مینیمالیستی چشمگیرشان امتحان خود را پس داده اند و لوگوی Target برجسته ترین در این زمینه است.

طراحی لوگوی دایره ای در یک دایره به طور جهانی ارتباط برقرار می کند. استفاده از فضای منفی فراتر از حلقه قرمز بیرونی با دقت تصویری از قدرت و اعتماد ایجاد می کند. حلقه‌ها دوستی، اجتماع و استقامت را منتقل می‌کنند - ویژگی‌هایی که همگی برای برند Target مهم هستند.

در تجارت، رنگ قرمز نشان دهنده اشتیاق، اهمیت است. و توجه رنگ سفید نشان دهنده پاکی، فضیلت و سلامتی است. هنگامی که فلسفه شرکت را بررسی می کنیم، رنگ های استفاده شده در طراحی لوگوی آنها کاملاً با چشم انداز و هدف شرکت مطابقت دارد.

باورنکردنی است که چقدر فکر و تلاش برای چنین لوگوی ساده ای انجام شده است.
درس
بسته به صنعت خود، باید ویژگی های خاصی را در طراحی لوگو خود شناسایی کنید. شکل ها یک راه عالی برای انجام این کار هستند. مانند Target، اگر می‌خواهید اعتماد و جامعه را نشان دهید، حلقه‌ها می‌توانند آن را به مشتریان شما منتقل کنند.

از فضای منفی استفاده کنید تا طراحی خود را با عناصری که مصرف کنندگان شما را از دانستن مهم ترین چیزها در مورد برند شما باز می دارد، مسدود نکنید.

اپل

اولین لوگوی اپل در سال 1976 هیچ شباهتی به لوگوی امروزی نداشت. نسخه اصلی اسحاق نیوتن را نشان می‌داد که زیر درختی نشسته بود و سیبی از آن آویزان بود و آماده افتادن بود. اپل در حالی که خلاقانه بود، به سرعت لوگوی خود را به یک سیب واقعی ساده کرد.